دراگون بال - گوکوی دوست داشتنی

اگه دنبال انیمه ای هستید که غم انگیز باشه

و صحنه های زیبایی داشته باشه

این رو شدیدا پیشنهاد میکنم حتما ببینید

جز یکی از رمانس هاییه که دوست داشتم

من خودم ده بار بیشتر دیدمش 

این انیمه کوتاهه و زیاد قسمت نداره

ارزش چندبار دیدنو هم داره

برای خوندن داستانه این انیمه به ادامه مطلب بروید

یکی دیگه از انیمه های مورد علاقم که خیلی دوست دارم سبکشو

ی اعترافی باید بکنم که ی سوتیه خیلی بدی من توی این انیمه دادم

و این بود که فصل دوم رو زودتر از فصل اول دیدم

یعنی فصل دوم رو دیدم بعدش رفتم سراغ یک

و نمیدونستم کدوم فصل اوله و مال زمانیه که تازه اوتاکو شده بودم

اما بازم دوست داشتم انیمش رو چون واقعا خاصه

یکم گنگ تموم میشه و ظاهرا فصل جدید هم داره (یعنی شنیدم که داره)

رمانس خیلی ریز و قشنگی داره

طنزشم نمیشه گفت خیلی زیاده ولی بدک هم نیست

اما به طرزی هست که خستتون نکنه و شدیدا پیشنهاد میکنم

برای خوندن داستان انیمه به قسمت بعد بروید

اسم : سان گوکو

سال منتشر : 1986

نوع گونه : سایان

خانواده : سان گوهان (پدربزرگ) باردوک (پدر) گین (مادر) رادیتز (برادر بزرگتر)

سان گوکو زاده ی سیاره ی ویجیتاست و از گونه ی سایان هاست

اسم دیگه ی گوکو یا بهتره بگم اسم اصلیه گوکو ککورات هستش

گوکو یکی از نسل های قوی ترین جنگجو های دنیا هست که به سایان معروفن

قدرت سایان بیش از اندازه بالاست که فرازمینی خونده میشه

سایان ها قدرتی بی نظیر و عظیم دارن ، آن ها دارای دمی هستن که باعث میشه در مواقع وقوع ماه تبدیل به موجودی عظیم الجثه و خطرناک بشن (هویت اصلی)

پسر گوکو هم خون سایان ها رو تو رگ خودش داره 

که باعث شده بخاطر قدرت گوکو در بچگی قدرت بسیاری رو به دست بگیره

این نسل جنگجو ها تا مرز بی نهایت میتونن قوی شن و انرژی بسیار بالایی دارن

وقتی در معرض مرگ قرار میگیرن قدرت اونا بیش از اندازه افزایش پیدا میکنه

سایان ها قدرت های پنهان زیادی دارن 

که همیشه در صحنه های خاص اون قدرت ها ازاد میشن

قوی ترین قدرت سایان ها حالت سوپر سایان هست

حالت ها به سه قسمت تقسیم میشن

Super Sayan

Super Sayan X2

Super Sayan X3

که قوی ترینشون حالت سوم هست که بالاترین افزایش کای رو به همراه خودش داره

گوکو با تمرینات زیاد خودشو از همه قوی تر میکنه

و همیشه اماده ی جنگیدن با دشمنان جدیده

خوبیه گوکو اینه که بخاطر قلب بزرگ و پاکی که داره

تونسته با خیلی ها از دنیای دیگه در ارتباط باشه

و حتی با اونا تمرین کنه و به قدرت های خفنی دست پیدا کنه

گوکو در بچگی برای ماموریت پاکسازی آدم ها به سیاره ی زمین فرستاده میشه

پدربزرگ آن یعنی سان گوهان اونو پیدا میکنه و تمرینش میده

و گوکو در اثر ضربه ای شدید به سرش آلزایمر میگیره

و همین باعث میشه که تبدیل بشه به یک فرد جدید و بدون هیچ ماموریتی

به طرزی که خودشم باورش نمیشده که یک سایان هستش

این دفعه میخوام

یکی از قهرمان قهرمان

بزرگترین مرد تاریخ این انیمه رو براتون معرفی کنم

مردی که از هوش خودش استفاده کرده و قهرمانی و زحمت قهرمانای اصلیو به اسم خودش تموم کرده

این ساتان جانی که میخوام دربارش بگم خیلی باحاله

اول اینکه اصلا زوری نداره 

و فقط در حد خود زمینی هاست

این آقا خان از سکوت قهرمانای اصلی مثل گوکو گوهان وجیتا پیکولو و غیره استفاده میکنه

و همیشه پایان هرجنگ سختی رو به اسم خودش تموم میکنه

مثلا اولین بار سل رو شکست دادن

این آقای محترم افتخارشو برای خودش برداشت با کلک :))

خیلی باحاله حتما عاشقش میشید

یکی از دلایلایی که میخندم با این انیمه همین ساتان جان هستش

تیکه کلامشو میدونید چیه؟

"این کلکه هاهاهاها"

"میستر ساتان قویترین مرد دنیاست این واسم کاری نداره"

ولی عین چیم میترسه از همه

از اونجایی که گوکو و بقیه دنبال شهرت نیستن

ایشون از فرصت استفاده کرده و خودشو قهرمان زمین جا زده

البته اینم که بگم قبلش هم محبوب بوده و بنظر خودم لیاقت محبوب شدنو هم داره

چون تو اخر فصل دوم 

ی جایی کار نسبتا خوبی انجام میده و به درد میخوره

گوهان پسر اول گوت

پسری که با محبت مادر بزرگ شده

و برعکس خود گوکو ترسوست و اصلا میل به مبارزه نداره

گوهان همیشه به دستور مادرش از تمرین کردن دست میکشیده

و با یک آخ کوچیک گریش در میومده

ولی بعد اینکه متوجه ی قدرت زیاد درون اون میشن

توسط پیکولوی بزرگ تمرین داده میشه (پیشنهاد میکنم روابط پیکولو و گوهان رو هم دنبال کنید)

چون با یک حریف قدر تر از همیشه روبرو میشن

و تصمیم میگیرن که از قدرت گوهان استفاده کنن

گوهان از بچگی قدرت بیشتری از بچگیه گوکو داشته

که به دلیل دو رگه بودنشه 

یک رگ سایان و یک رگ زمینی رو داشته و همین باعث شده (بهتره بگم همه ی دو رگه ها قوی ب دنیا میان)

قدرت بسیار عظیمی رو به دست بیاره

مادر گوهان بعد دیدنه دشمن های قوی و مرموز

متوجه میشه که دنیا هنوز در خطره

و به قهرمان های قوی نیاز داره

به همین دلیل به گوکو و گوهان اجازه ی تمرین رو میده

و اونا راحت تر میتونن تمرین کنن

که باعث قوی تر شدنشون هم میشه

اما زمانی میرسه که گوهان به هدف خودش که مادرشم مجبورش کرده میرسه

و یک محقق میشه

وجیتا

یکی از خفن ترین شخصیت هایی که دوستش دارم

این وجیتا همانند گوکو یکی از سایان های باقی موندست که تونسته جان سالم ببره

و یکی از شاهزاده های سیاره ی خودش هست

شخصیت وجیتا ، یک شخصیت مغرور و قوی ای هست

اصلا باختو قبول نمیکنه و غرور زیادی داره

ی چیز جالبی در مورد این وجیتا هست گفتم که بگم

همیشه کتک میخوره ولی هیچوقت از غرور رو مخیش دست نمیکشه

و همین خاصش کرده و وقتی جلوی یک شخصیت قوی قرار میگیره

حاضره بمیره تا اینکه تسلیم شه و همینطور واسه مبارزه میمیره (همانند گوکو)

و هدفش هم فقط اینه که از گوکو جلو بزنه (شتر در خواب بیند پنبه )

ولی ی قسمتی میرسه که از غرور مسخرش میگذره

و واقعا قشنگه اون قسمت امیدوارم از دستش ندین اون صحنه رو

بنظر من وجیتا رو میشه به عنوان یکی از بهترین دوستان گوکو در نظر گرفت

هرچند که وجیتا علاقه ی زیادی به گوکو نداره

و فقط میخواد اونو نابود کنه که اونم مربوط به غرور زیادشه

همیشه سعی میکنه از گوکو پیشی بگیره

ولی هروقت با قدرت بیشتر برمیگرده

میبینه بازم گوکو چند قدم ازش جلو تره

دلم واسش میسوزه و خیلیم گناه داره :))

من اولین پستی که گزاشته بودم مربوط بود به همین موضوع

توضیحی درباره ی دراگون بال داده بودم

ولی الان تصمیم گرفتم که دوباره ی پست دیگه ای بزارم راجب این انیمه ای که تازه بهش علاقمند شدم

چون الان اطلاعات بیشتری راجبش دارم و علاقمم بیشتر شده

همونطور که تو پست اولم گفته بودم این انیمه یکی از قدیمی ترین انیمه های شونن هستش

اکثر دوستان میگن که نه این انیمه اولین انیمه ی اکشن و شونن ب حساب میاد

ولی این درست نیست چون انیمه و مانگاهایی هم قبل این وجود داشته

اگه بخوام دقیق تر و خلاصه تر و بهتر این قضیه رو توضیح بدم

شونن با دراگون بال جون گرفته و بالا اومده

که بعدش باعث شد کلی انیمه های این سبکی ساخته شه

که اکثرشون هم میشه گفت الگو برداری کردن از این انیمه

من بعد تمام کردن فصل دوم این انیمه

تصمیم گرفتم ی سری چیزا و توضیحاتی رو ب خدمت شما دوستان برسونم

اول اینکه بگم این انیمه اصلا خسته کننده نیست برخلاف ظاهرش

اتفاقا جو شاد و هیجان انگیزی داره

شخصیت های این انیمه تقریبا هرکدوم شخصیت و خواص ها و جالبیه خودشونو داره

میشه گفت مثل انیمه ی گینتاماست هر شخصیتی طنز خودشو داره (هرچند که از نظر کمدی به پای گینتاما نمیرسه)

صحنه های غم انگیز و خنده دار زیاد داره پس حتما ببینید

ی سری قسمت هایی از بچگیه گوکو هستش ممکنه دلتونم بخاطرش بشکنه

من به شخصه که بغض کرده بودم

ی اسپویل ریز و جالبیم کنم براتون بد نمیشه

گوکو از بچگی تا وقتی که بزرگ میشه

دوست و رقیب های زیادی پیدا میکنه

که باعث میشه از هر نظر رشد کنه و پیشرفت عظیمی داشته باشه

و این تلاش و کوشش هاش باعث میشه که

از همه ی قدم یا حتی بیشتر جلو باشه

و اینجور میشه که خیلی از شخصیت های این انیمه که رقیب گوکو بودن

از پیشرفت کردن دست برمیدارن چون گوکو همشونو پشت سر گزاشته بارها

سبک فایت این انیمه رو من ب شخصه میگم از انیمه های دیگه تخیلی تره

اما یک خوبی داره میشه گفت که اینه قوی ترین شخصیت های انیمه ای رو داره

ب طرزی که با ی فن ریز ی سیاره رو میتونن نابود کنن

پس از دست ندین این انیمه رو

چون حیفه واقعا

ممنون که خوندید

لاوین در راه برگشت خونه بود و با خود گفت : من واقعا از دختره خوشم میاد ، پس هیچوقت تسلیم نمیشم
میخوام قلبش رو تسخیر کنم نمیدونم چرا این حس در من به وجود اومده ولی به این نتیجه رسیدم که واقعا دوستش دارم پس تموم تلاشمو برای اینکه در قلبش رو به رویم باز کنه رو میکنم ، تا فعلا که هیچ خبری از پدر مادرش نشده امیدوارم فردا هم خبری نشه چون واقعا میترسم مشکل ساز بشم برای دختره یا حتی برای خودم
به خانه ی خودش رسیده بود .
مادرش صدایش کرد : لاوین اومدی ، بیا ببین کی اومده دیدنمون
لاوین با کمی شتاب بیشتر وارد حال شد .
دید که دوست هم جبهه ای پدرش نشسته و در حال چایی خوردنه
لاوین دهنش بند اومده بود که ناگهان گفت : عمو ناصرررررررررررررررررررررر شما کی اومدین؟ چرا زودتر نگفتین من گوسفندی مرغی قربونی میکردم (جالب است بدونید عمو ناصر حکم پدر رو برای لاوین داره چون پدره لاوین توی جنگ کشته شده)
عمو ناصر در حین خندیدن پا شد و لاوین رو در آغوش گرفت
+ لاوین چه خوب بزرگ شدی
- بله عمو جون حدود پنج سالی میشه از آخرین باری که شما پیش ما بودین
+ مادرت رو که اذیت نمیکنی؟ مادرت بیشترین زحمت رو برات کشیده
- خیالتون راحت باشه همیشه کمکش میکنم و حتی از گل باریک تر هم بهش نمیگم
+ خوشحالم که میبینم تبدیل به همچین جوان رشید و خوشتیپی شدی
- نه عمو جان ما هرچی هستیم بخاطر لطف و کمک شماست
لاوین با عمو ناصر خورد پای صحبت نشست و موقع خداحافظی از راه رسید
عمو ناصر : من برم بیشتر باعث زحمتتون نشم
مادر لاوین : آقا ناصر خوشحال شدیم از دیدنتون بازم تشریف بیارید
+ حتما بهتون سر میزنم
لاوین و مادرش با عمو ناصر خداحافظیه گرمی کردن و اون شب هم به خوشی تموم شد .

ادامه ی داستان رو در ادامه مطلب بخونید

یامچا یک شخص قوی بوده که ب دخترا حساسیت عجیبی داره

مثلا ی دختر نزدیکش بیاد قدرتشو از دست میده

یامچا که در بیابونی زندگی میکرده همراه دوست خودش پائر

تو بیابون با گوکو و دوستان اشنا میشه

که متاسفانه دندونش توسط گوکو شکسته میشه

(این دندون شکستش کمدی های جالبی رو ب ارمغان میاره)

یامچا شخصیتی معمولی داره و نمیشه گفت که زیادی خاصه

اما همیشه دوست داره قوی تر بشه و تمرینات سختی رو پشت سر میزاره

پشتکار عالیئی داره

کوریرین پسری با قد کوتاست که از معبدی که باعث ازار و اذیتش شده بود بیرون میاد

تا بتونه قوی تر بشه پس از زاهد لاکپشتی کمک میگیره برای قوی تر شدن

کوریرین رفیق شفیق گوت 

که همیشه به گوکو حسودیش میشده

کوریرین کمی شیطون و زبرست

و میشه گفت یکی از دوستان قویه گوکو محسوب میشه

اما ناگفته نمونه که تو بیشتر فایت ها کتک میخوره بیشتر تا اینکه بزنه

پس ی جورایی میشه گفت بدون گوکو هیچی نیست

ی چیز جالبیم که هست بدونید بهتره

کوریرین هم مثل استادش کمی منحرفه

این انیمه در مورد ربات هاست

ولی اشتباه متوجه نشین و هیچوقت بخاطر ربات ها از انیمه ها دست نکشید

چون ممکنه اون انیمه خارق العاده باشه

من خودم به شخصه گاهی اوقات انیمه ها یا حتی بازی هایی که درمورد ربات هستن رو بیخیال میشم

این انیمه واقعا عالیه و داستان غم انگیزی داره امیدوارم اگه ندیدین ببینیدش

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

این انیمه واقعا جذابو شیرینه

اگه دنبال انیمه ای هستین که از همه لحاظ عالی باشه

اینو بهتون پیشنهاد میکنم

درباره ی یک پسر هیکل بزرگیه با قلب مهربون

که هیچکس جز بهترین دوستش خاصیت خوب اونو نمیدونه

از نظر کمدی خوبه و از نظر داستانیم عالیه

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

پیشنهاد میشه این انیمه رو هم از دست ندیدین (البته اگه ندیدینش)

انیمه ی شیرین و خاصیه

دختره صاف و سادست و اصلا اجتماعی نیستش

ولی کم کم دل خیلی هارو به دست میاره

پسره هم محبوبه و اجتماعیه برعه 

من که واقعا خوشم اومده بود ازش

امیدوارم شماهم اگه ندیدینش خوشتون بیاد

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

این انیمه رو من واقعا دوست دارم 

اما متاسفانه فصل دومش ی مقدار گنگ تموم شد

اما بازم ارزش اینو داره که نگاه کنید

چون هم طنز خوبی داره هم داستان جالبی داره

پشیمون نمیشید از دیدنش

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

شینسوکه دوست و رقیب قدیمیه گینتوکیست

که بعد مرگ استادش همانند گینتوکی به راه خودش رفت

او به دنبال قدرت بیشتری رفت و تمام ارتباط و صمیمیتی که در قلبش داشت رو کشت

تا بتونه قدرتی بیشتر از قبل داشته باشه و از گینتوکی (کسی که حسرت شکست دادنش رو داشت) پیشی بگیره

او میخواد از گینتوکی کسی که گذشته ی اون رو گرفته انتقام بگیره

هدف شینسوکه اینه که دنیایی پر از فساد بسازه و تمام چیزایی که از استادش به یادگار مونده رو از بین ببره

از طرف دیگر گینتوکی سعی داره از یادگاری های استادش دفاع کنه تا اونا حفظ بشه

شینسوکه شخصیت مرموزی داره که حتی قوی ترین ها با دیدن اون به تعجب می‌افتد

هیچکسی اونو دست کم نمیگیره حتی خود گینتوکی

شینسوکه گروهی رو رهبری میکنه و قصد داره سیاره ی زمین رو به نحوه ی خودش تغییر بده

ولی با گینتوکی و افرادش روبرو میشه

آیا میتونه حریف قدیمیش یعنی گینتوکی رو شکست بده؟

گینتوکی ای که من خیلی بهش ارادت دارم

واقعا فوق العادست شخصیتی جدی و همانا قدرتمند

که در بچگی درد و رنج زیادی کشیده ولی توسط مردی عجیب به شاگردی پذیرفته میشه

گینتوکی توسط آن مرد به مهارت بالای شمشیر زنی دست پیدا میکنه 

اما در اثر ی سری اتفاقات مجبور میشه استادی که خیلی از همه بیشتر براش عزیز بوده رو قتل عام کنه

و همین باعث میشه غم عمیقی در وجودش صورت بگیره

بعد مرگ استادش او از دوستانش جدا میشه (شاگرد های دیگه ی استادش) و راه خودشو در پیش بگیره

گروهی به اسم یوروزیا میزنه

گروهی که کارش کمک کردن به دیگرانه

و بعد هرکاری دستمزدی رو تحویل میگیره

بعد اون اتفاقات دو دوست پیدا میکنه

به اسم شینپاچی و کاگورا و با اونا وارد داستان های زیادی میشه

گینتوکی عاشق شیرینی جات هستش و از خوندن مانگا خوشش میاد

گینتوکی با شخصیت سردی که داره و مسخره بازی هایی که در میاره

همیشه تو موقعیت های سخت خوب عمل کرده و به همه کمک میکنه

هیچ کاری نیست ازش برنیاد

همچنین سرکار گزاشتن مردم و همینطور به تمسخر گرفتن دیگر انیمه ها 

دوست های خیلی خوبیم داره که همه مدیونش هستن

۱۵. تورادورا – Toradora – ۲۰۰۸

​

داستان این انیمه درباره ریوجی تاکاسو است که از مینوری خوشش می آید و می خواهد به او نزدیک شود. در این حین با دختری به نام تایگا آشنا می شود که در ظاهر آرام اما در باطن بدجنس است و قبول می کند در ازای کمک ریوجی به او برای نزدیک شدن به پسر موردعلاقه اش، به ریوجی کمک کند.

۱۴. پیشخدمت ساما – Kaichō wa Meido-same – ۲۰۱۰

​

یکی از انیمه های رمانیک مشهور درباره یک رئیس شورای دانش آموزی که می خواهد نظم و آرامش را در مدرسه برقرار کند. از آنجاییکه اخیرا در مدرسه مشکلاتی پیش آمده بنابراین کار او دشوار است. او مجبور است برای کمک به خانواده در یک رستوران پیشخدمتی کند و همین مسئله راز اوست. زمانی که پسری به نام تاکومی از این قضیه باخبر می شود همه چیز تغییر می کند. آیا این پسر او را مسخره خواهد کرد؟ آیا زندگی اش را به بهشت تبدیل می کند یا جهنم؟

ایتاچی اوچیها برادر ساسکه اوچیها کسی بود که برای جلوگیری از حمله ی قبیله ی خود به دهکده اش

کل قبیله اش رو کشت از جمله پدر و مادرشو

تنها فردی که زنده گزاشت برادر کوچیکش ساسکه بود 

الان اینجا برای من سوال پیش اومده

دقیقا چرا او خانواده و قبیله ی خودش رو کشت؟ :)

اونم بخاطر یک دهکده یا یک دستور

درسته یک انیمه است ولی بنظر من این کارو فداکاری نمیگن

فقط اسمش دیوانگیست (احمق)

چون کلی راه برای جلوگیری هست

بعد جالبیشم اینه که میگن چه برادر فداکاریه

خب بگذریم بریم ادامه ی مطلب

ایتاچی فردی با استعداد و قوی ای بود

او بعد اینکه از گروه انبو ها (گروه نینجاهای ویژه و مخفی) رفت به اکاتسوکی رو آورد

تا اطلاعاتی رو از اون گروه مرموز به دست بیاره و بتونه دهکدشو نجات بده

ایتاچی آدمی آروم و ساکته که همیشه با آرامش تصمیم میگیره

و هیچوقت همانند ناروتو یا ساسکه عجولانه حمله نمیکنه (این خصوصیاتشو واقعا دوست دارم)

ایتاچی برادرشو خیلی دوست داشت و میخواست که ساسکه به قدرت بالایی دست پیدا کنه

او تنهایی درد و رنج زیادی کشید و هیچوقت رازی که داشت رو فاش نکرد

همه چیز رو تو خودش میریخت

(ی چیز جالبم که هست باید بگم که کاکاشی خیلی از ایتاچی حساب میبره)

جیرایا رو خیلی خوب میشناسید

یکی از بهترین شخصیت هاییست که خودم واقعا دوستش دارم

یکی از سه تا شاگردان هوکاگه یی سوم بود یعنی ساروتوبی

لقب آن زاهد منحرف و حاکم قورباغه بود

او در بچگی در زمانی که به سختی تحقیر میشد

در سرزمین ارواح قورباغه‌ ها سردرآورد و اونجا اموزش میبینه

که باعث میشه فن احضار رو یاد بگیره

او استاد ناروتو و پدر ناروتوست

فردی با تجربه و همانا منحرف :))

ولی قلبی بزرگ و قدرتی زیاد داره

جیرایا ناروتو رو تمرین میده تا بتونه قهرمان دلیری رو به دهکده اش ببخشه

عاشق نوشتن کتاب منحرفانه هست و آدمیه که دوست داره تفریح کنه

جیرایا کسی بود که فن راسنگان رو ساخت و اونو به شاگردانش یعنی میناتو و ناروتو آموزش داد

کسی بود که همانند ناروتو در تیم خود فردی دست پا چلفتی و همچنین به درد نخور شناخته میشد

او همانند ناروتو سعی بر برگردوندن هم تیمی اش یعنی اوروچیمارو داشت

ولی موفق نشد

جز ناروتو و میناتو افراد دیگه ای رو هم آموزش داده

همانند افراد پین (Pain)

جیرایا کسی بود که اسم ناروتو رو روی ناروتو گزاشت

جیرایا خیلی چیزارو به ما یاد داد .

راستش جمله ای براش توصیفش تو ذهنم نمیاد

با اینکه فقط یک شخص انیمه ایست

مرگ غم انگیزی داشت داخل انیمه

من دوست دارم جیرایا زنده باشه و داخل انیمه ی بوروتو بالاخره خودشو نشون بده

ساسکه برادر کوچیک تر ایتاچی اوچیها و یکی از اخرین بازمانده های اوچیهاست بعد خود ایتاچی

خانواده و قبیله ی او توسط برادر بزرگترش یعنی ایتاچی به قتل میرسن

و همین باعث میشه ساسکه هم همانند ناروتو درد و رنجی بکشه

از تنها رنج ببره ، او از بچگی استعداد بالایی داشت 

همیشه توی امتحانات نمره ی خوبی می‌گرفت برعکس ناروتو

او بین دختر ها محبوب بود 

ساسکه سعی داشت قوی تر بشه تا بتونه برادر خودش رو بکشه

تا انتقام خون خانواده و قبیله اش رو گرفته باشه

او همیشه به ناروتو حسادت میکرد و همیشه حسرت میخورد

که چرا ناروتو همیشه خودشو به همه نشون میده؟ 

او از ناروتو نفرت داشت و همچنین حس عمیقی در وجودش نهفته بود

طی ی زمانی تشنه ی قدرت زیادی میشه که همون میکشونتش به خیانت به دهکده اش

ساسکه هرچی رابطه ی عمیق و احساسی که داشت رو نابود کرد

و برای به دست آوردن قدرت به سمت اوروچیمارو رفت 

تا بتونه به کمک اون قدرت قاتل خانواده اش رو بکشه

ناروتو پسری بود که در بچگی هیولایی رو در بدن خود حمل میکرد که توسط هوکاگه ی چهارم در شکم اون مهر و موم شده بود 

او از بچگی توسط مردم دهکده اش طرد شده بود

و همین باعث شده بود که از بچگی تنهایی زندگی کنه و حسرت محبت رو داشته باشه

تنها کسی که به او میرسید هوکاگه ی سوم بود

ناروتو برای اینکه به همه ثابت کنه وجود خارجی داره

دست به شیطنت هایی میزد و سعی میکرد توجه هرکسی رو به خودش جلب کنه

او ارزو داشت هوکاگه بشه تا کل مردم دهکده اش بهش احترام بزارن

و بخاطر کارهایی که از بچگی باهاش کردن پشیمون بشه

سخت تلاش میکرد تا ی روزی بتونه قوی ترین نینجای دهکده اش بشه

او به کمک ایروکا سنسی توانست خودشو پیدا کنه 

و دست از شیطنت هاش برداره

بعد اون دوستان خوبی پیدا کرد و همین باعث شد که پشتکارش بیشتر از همیشه بشه

ناروتو عاشق رامن بود و تیکه کلامش هم " من هیچوقت از حرفم برنمیگردم ، این راه نینجاییه منه " بود

او با گذشت زمان هم تیمی های جدیدی پیدا کرد و با آن ها به ماموریت های متفاوتی میرفت

رقیب اون ساسکه بود و همیشه دوست داشت ازش پیشی بگیره

اما طی ی سری جریان ساسکه از دهکده میره

و همین باعث میشه ناروتو همه ی تلاششو برای برگردوندن بهترین دوستش بکنه

او سختی های زیادی رو به دوش میکشید تنها

که همیت چیز ها اونو قوی تر میکردن و قدرتی بهش میدادن تا بتونه بهترین دوستش رو به دهکده برگردونه

تصمیم گرفتم ی سری از آهنگ های خوبی که از انیمه ها دارم رو براتون اپلود کنم

این آهنگ ها شامل آهنگ های متن و همچنین آهنگ های تیتراژ دراگون بال هستش

 این آهنگ هارو خودم خیلی دوست دارم امیدوارم به دل شما دوستان هم بشینه

اون آهنگ هایی که از نظر خودم قشنگه رو براتون گزاشتم

برای دانلود آهنگ ها به ادامه ی مطلب بروید

تصمیم گرفتم ی سری از آهنگ های خوبی که از انیمه ها دارم رو براتون اپلود کنم

این آهنگ ها شامل آهنگ های متن و همچنین آهنگ های تیتراژ دراگون بال هستش

 این آهنگ هارو خودم خیلی دوست دارم امیدوارم به دل شما دوستان هم بشینه

اون آهنگ هایی که از نظر خودم قشنگه رو براتون گزاشتم

برای دانلود آهنگ ها به ادامه ی مطلب بروید

انیمه ای اکشن و هیجان انگیزیه اینم پیشنهاد میشه حتما ببینید اگر ندیدینش

خشم و خشونت بالایی داره

کمدی جالب و قابل قبولی داره سبک فایت خوبیم داره 

خسته کننده نیست و گرافیکشم عالیه

کاراکتر قوی ای داره که واقعا دوستش دارم ولی حیف که . :(

فقط یک بدی ای داره که خودتون بعد اتمام این انیمه متوجه میشید :))

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

این انیمه ی عاشقانه رو از دست ندین

واقعا قشنگه ارزش لااقل یک بار دیدن رو داره

من خودم قبلا چند تیکه اش رو نگاه کردم بنظر میومد انیمه ی جالبی نیست

بعد از نگاه کردن این انیمه ی زیبا متوجه شدم که چند تیکه دیدن از یک انیمه ممکنه باعث بشه یک انیمه ای که ارزشش بالاست رو از دست بدیم

کمدیه جالبی داره و خستتون نمیکنه

13 قسمته

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

گارا رو هم میشه به یکی همانند ناروتو تشبیه کرد

یعنی کسی که از بچگی طرد شده بود و با هیولایی در وجود خود زندگی میکرد

اما برخلاف ناروتو بهش هیچ محبتی نمیشد و همین باعث شده بود که خوی شیطانی اون رو از بر بگیره

او از بچگی سعی داشت دوستانی رو برای خودش پیدا کنه اما همیشه ازش فرار میکردن و اونو هیولا صدا میزدن

ناروتو تنها کسی بود که اونو درک میکنه

تنها کسی بود که حس تنهایی گارا و همینطور حس تنفر اونو از مردم درک میکرد

و تنها کسی بود که گارا رو نجات داد

بعد از نجات به دست ناروتو او تبدیل شده بود به فردی دل پاک و مهربون

دوست داشت به افراد دهکده اش کمک کنه و همینطور مراقبت

او کازه کاگه ی پنجم دهکده اش شده بود (حتی زودتر از ناروتو)

دیگه هیچکسی از او تنفر نداشت و اونو یک فردی برای تکیه گاه خود میدونستن

میناتو کسی بود که برای محافظ از دهکده ی خود و بچه اش در برابر روباه نه دم به عنوان یک پدر و هوکاگه جان خودش و زنش رو فدا کرد تا بقیه نجات پیدا کنن

او روباه نه دم رو در شکم ناروتو یعنی بچه ی تازه به دنیا اومده اش مهر و موم میکنه

میناتو فردی باهوش و آروم بود همانند ایتاچی و همچنین با استعداد

او معروف به فلش زرد بود به دلیل سرعت بالایی که داشت

و همچنین همانند ناروتو توسط جیرایا تعلیم داده شده و راسنگان رو یاد میگیره

فن اصلی او جا به جایی (تلپورت) با علامت زدن است

استعداد بالایی در این زمینه داره

 یک هوکاگه ی کامل و شجاع بود

این شخصیت رو واقعا دوست دارم چون مه

خیلیم خوشتیپه :))

کاکاشی استاد تیم 7 یعنی استاده تیم ناروتوست

او همیشه عادت داره در حین کار غیرضروری کتاب بخونه و عاشق داستان خوندنه

همیشه ماسکی برصورت داره تا کسی نتونه قیافشو ببینه

کاکاشی از بچگی استعداد و هوش بالایی داشته و توانسته در بچگی به درجه جونین دست پیدا کنه برخلاف افراد هم رده اش

پدر او به دلیل تهمت هایی که بهش شده بود و قانون شکنی ای که کرده بود متهم میشه و دست به خودکشی میزنه

از آن پسر کاکاشی حامیه قانون میشه تا اینکه دوستاش رو از دست میده

بعد اون متوجه میشه که محافظت کردن از دوست مهم تر از اطاعت کردن از قانونه

تو گوشه همه میخونه که

کسانی که قانون رو میشن اشغالن اما کسانی که دوستان خودشون رو تنها میزارن بدتر از اشغالن

میناتو شخصیتی سرد و کم بی حوصله داره 

و همیشه دیر سر وقت حاضر میشه

تصمیم گرفتم ی سری از آهنگ های خوبی که از انیمه ها دارم رو براتون اپلود کنم

این آهنگ ها شامل آهنگ های متن و همچنین آهنگ های تیتراژ دراگون بال هستش

 این آهنگ هارو خودم خیلی دوست دارم امیدوارم به دل شما دوستان هم بشینه

اون آهنگ هایی که از نظر خودم قشنگه رو براتون گزاشتم

برای دانلود آهنگ ها به ادامه ی مطلب بروید

انیمه ای اکشن و هیجان انگیزیه اینم پیشنهاد میشه حتما ببینید اگر ندیدینش

خشم و خشونت بالایی داره

کمدی جالب و قابل قبولی داره سبک فایت خوبیم داره 

خسته کننده نیست و گرافیکشم عالیه

کاراکتر قوی ای داره که واقعا دوستش دارم ولی حیف که . :(

فقط یک بدی ای داره که خودتون بعد اتمام این انیمه متوجه میشید :))

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

این انیمه ی عاشقانه رو از دست ندین

واقعا قشنگه ارزش لااقل یک بار دیدن رو داره

من خودم قبلا چند تیکه اش رو نگاه کردم بنظر میومد انیمه ی جالبی نیست

بعد از نگاه کردن این انیمه ی زیبا متوجه شدم که چند تیکه دیدن از یک انیمه ممکنه باعث بشه یک انیمه ای که ارزشش بالاست رو از دست بدیم

کمدیه جالبی داره و خستتون نمیکنه

13 قسمته

برای خوندن داستان انیمه به ادامه ی مطلب بروید

گارا رو هم میشه به یکی همانند ناروتو تشبیه کرد

یعنی کسی که از بچگی طرد شده بود و با هیولایی در وجود خود زندگی میکرد

اما برخلاف ناروتو بهش هیچ محبتی نمیشد و همین باعث شده بود که خوی شیطانی اون رو از بر بگیره

او از بچگی سعی داشت دوستانی رو برای خودش پیدا کنه اما همیشه ازش فرار میکردن و اونو هیولا صدا میزدن

ناروتو تنها کسی بود که اونو درک میکنه

تنها کسی بود که حس تنهایی گارا و همینطور حس تنفر اونو از مردم درک میکرد

و تنها کسی بود که گارا رو نجات داد

بعد از نجات به دست ناروتو او تبدیل شده بود به فردی دل پاک و مهربون

دوست داشت به افراد دهکده اش کمک کنه و همینطور مراقبت

او کازه کاگه ی پنجم دهکده اش شده بود (حتی زودتر از ناروتو)

دیگه هیچکسی از او تنفر نداشت و اونو یک فردی برای تکیه گاه خود میدونستن

میناتو کسی بود که برای محافظ از دهکده ی خود و بچه اش در برابر روباه نه دم به عنوان یک پدر و هوکاگه جان خودش و زنش رو فدا کرد تا بقیه نجات پیدا کنن

او روباه نه دم رو در شکم ناروتو یعنی بچه ی تازه به دنیا اومده اش مهر و موم میکنه

میناتو فردی باهوش و آروم بود همانند ایتاچی و همچنین با استعداد

او معروف به فلش زرد بود به دلیل سرعت بالایی که داشت

و همچنین همانند ناروتو توسط جیرایا تعلیم داده شده و راسنگان رو یاد میگیره

فن اصلی او جا به جایی (تلپورت) با علامت زدن است

استعداد بالایی در این زمینه داره

 یک هوکاگه ی کامل و شجاع بود

این شخصیت رو واقعا دوست دارم چون مه

خیلیم خوشتیپه :))

کاکاشی استاد تیم 7 یعنی استاده تیم ناروتوست

او همیشه عادت داره در حین کار غیرضروری کتاب بخونه و عاشق داستان خوندنه

همیشه ماسکی برصورت داره تا کسی نتونه قیافشو ببینه

کاکاشی از بچگی استعداد و هوش بالایی داشته و توانسته در بچگی به درجه جونین دست پیدا کنه برخلاف افراد هم رده اش

پدر او به دلیل تهمت هایی که بهش شده بود و قانون شکنی ای که کرده بود متهم میشه و دست به خودکشی میزنه

از آن پسر کاکاشی حامیه قانون میشه تا اینکه دوستاش رو از دست میده

بعد اون متوجه میشه که محافظت کردن از دوست مهم تر از اطاعت کردن از قانونه

تو گوشه همه میخونه که

کسانی که قانون رو میشن اشغالن اما کسانی که دوستان خودشون رو تنها میزارن بدتر از اشغالن

میناتو شخصیتی سرد و کم بی حوصله داره 

و همیشه دیر سر وقت حاضر میشه

ایتاچی اوچیها برادر ساسکه اوچیها کسی بود که برای جلوگیری از حمله ی قبیله ی خود به دهکده اش

کل قبیله اش رو کشت از جمله پدر و مادرشو

تنها فردی که زنده گزاشت برادر کوچیکش ساسکه بود 

الان اینجا برای من سوال پیش اومده

دقیقا چرا او خانواده و قبیله ی خودش رو کشت؟ :)

اونم بخاطر یک دهکده یا یک دستور

درسته یک انیمه است ولی بنظر من این کارو فداکاری نمیگن

فقط اسمش دیوانگیست (احمق)

چون کلی راه برای جلوگیری هست

بعد جالبیشم اینه که میگن چه برادر فداکاریه

خب بگذریم بریم ادامه ی مطلب

ایتاچی فردی با استعداد و قوی ای بود

او بعد اینکه از گروه انبو ها (گروه نینجاهای ویژه و مخفی) رفت به اکاتسوکی رو آورد

تا اطلاعاتی رو از اون گروه مرموز به دست بیاره و بتونه دهکدشو نجات بده

ایتاچی آدمی آروم و ساکته که همیشه با آرامش تصمیم میگیره

و هیچوقت همانند ناروتو یا ساسکه عجولانه حمله نمیکنه (این خصوصیاتشو واقعا دوست دارم)

ایتاچی برادرشو خیلی دوست داشت و میخواست که ساسکه به قدرت بالایی دست پیدا کنه

او تنهایی درد و رنج زیادی کشید و هیچوقت رازی که داشت رو فاش نکرد

همه چیز رو تو خودش میریخت

(ی چیز جالبم که هست باید بگم که کاکاشی خیلی از ایتاچی حساب میبره)

جیرایا رو خیلی خوب میشناسید

یکی از بهترین شخصیت هاییست که خودم واقعا دوستش دارم

یکی از سه تا شاگردان هوکاگه یی سوم بود یعنی ساروتوبی

لقب آن زاهد منحرف و حاکم قورباغه بود

او در بچگی در زمانی که به سختی تحقیر میشد

در سرزمین ارواح قورباغه‌ ها سردرآورد و اونجا اموزش میبینه

که باعث میشه فن احضار رو یاد بگیره

او استاد ناروتو و پدر ناروتوست

فردی با تجربه و همانا منحرف :))

ولی قلبی بزرگ و قدرتی زیاد داره

جیرایا ناروتو رو تمرین میده تا بتونه قهرمان دلیری رو به دهکده اش ببخشه

عاشق نوشتن کتاب منحرفانه هست و آدمیه که دوست داره تفریح کنه

جیرایا کسی بود که فن راسنگان رو ساخت و اونو به شاگردانش یعنی میناتو و ناروتو آموزش داد

کسی بود که همانند ناروتو در تیم خود فردی دست پا چلفتی و همچنین به درد نخور شناخته میشد

او همانند ناروتو سعی بر برگردوندن هم تیمی اش یعنی اوروچیمارو داشت

ولی موفق نشد

جز ناروتو و میناتو افراد دیگه ای رو هم آموزش داده

همانند افراد پین (Pain)

جیرایا کسی بود که اسم ناروتو رو روی ناروتو گزاشت

جیرایا خیلی چیزارو به ما یاد داد .

راستش جمله ای براش توصیفش تو ذهنم نمیاد

با اینکه فقط یک شخص انیمه ایست

مرگ غم انگیزی داشت داخل انیمه

من دوست دارم جیرایا زنده باشه و داخل انیمه ی بوروتو بالاخره خودشو نشون بده

ساسکه برادر کوچیک تر ایتاچی اوچیها و یکی از اخرین بازمانده های اوچیهاست بعد خود ایتاچی

خانواده و قبیله ی او توسط برادر بزرگترش یعنی ایتاچی به قتل میرسن

و همین باعث میشه ساسکه هم همانند ناروتو درد و رنجی بکشه

از تنها رنج ببره ، او از بچگی استعداد بالایی داشت 

همیشه توی امتحانات نمره ی خوبی می‌گرفت برعکس ناروتو

او بین دختر ها محبوب بود 

ساسکه سعی داشت قوی تر بشه تا بتونه برادر خودش رو بکشه

تا انتقام خون خانواده و قبیله اش رو گرفته باشه

او همیشه به ناروتو حسادت میکرد و همیشه حسرت میخورد

که چرا ناروتو همیشه خودشو به همه نشون میده؟ 

او از ناروتو نفرت داشت و همچنین حس عمیقی در وجودش نهفته بود

طی ی زمانی تشنه ی قدرت زیادی میشه که همون میکشونتش به خیانت به دهکده اش

ساسکه هرچی رابطه ی عمیق و احساسی که داشت رو نابود کرد

و برای به دست آوردن قدرت به سمت اوروچیمارو رفت 

تا بتونه به کمک اون قدرت قاتل خانواده اش رو بکشه

ناروتو پسری بود که در بچگی هیولایی رو در بدن خود حمل میکرد که توسط هوکاگه ی چهارم در شکم اون مهر و موم شده بود 

او از بچگی توسط مردم دهکده اش طرد شده بود

و همین باعث شده بود که از بچگی تنهایی زندگی کنه و حسرت محبت رو داشته باشه

تنها کسی که به او میرسید هوکاگه ی سوم بود

ناروتو برای اینکه به همه ثابت کنه وجود خارجی داره

دست به شیطنت هایی میزد و سعی میکرد توجه هرکسی رو به خودش جلب کنه

او ارزو داشت هوکاگه بشه تا کل مردم دهکده اش بهش احترام بزارن

و بخاطر کارهایی که از بچگی باهاش کردن پشیمون بشه

سخت تلاش میکرد تا ی روزی بتونه قوی ترین نینجای دهکده اش بشه

او به کمک ایروکا سنسی توانست خودشو پیدا کنه 

و دست از شیطنت هاش برداره

بعد اون دوستان خوبی پیدا کرد و همین باعث شد که پشتکارش بیشتر از همیشه بشه

ناروتو عاشق رامن بود و تیکه کلامش هم " من هیچوقت از حرفم برنمیگردم ، این راه نینجاییه منه " بود

او با گذشت زمان هم تیمی های جدیدی پیدا کرد و با آن ها به ماموریت های متفاوتی میرفت

رقیب اون ساسکه بود و همیشه دوست داشت ازش پیشی بگیره

اما طی ی سری جریان ساسکه از دهکده میره

و همین باعث میشه ناروتو همه ی تلاششو برای برگردوندن بهترین دوستش بکنه

او سختی های زیادی رو به دوش میکشید تنها

که همیت چیز ها اونو قوی تر میکردن و قدرتی بهش میدادن تا بتونه بهترین دوستش رو به دهکده برگردونه